مراقب این هفت رفتار ارتباطی در زندگی باشید

در این مقاله قصد داریم رفتارهای ارتباطی را که موجب از بین رفتن ارتباط سالم در خانواده و یا حتی زندگی زناشویی می شود را بررسی کنیم این دام های ارتباطی می تواند زندگی هر فردی را تحت شعاع قرار دهد.

1- انتقاد از فرد مورد علاقه به همراه خواسته خشمگینانه

مثلاً اگر قرار است از مادرشوهر برای همسر در مورد دخالت های بیخودی انتقاد کنید،حواستان باشد وقتی از مادر شوهر انتقاد می کنید دارید احساسات منفی خود را بروز می دهید هرچند که این احساسات به صورت مستقیم برای شوهرتان نیست ولی به صورت تغییر شکل داده در مورد خود اوست.

 اینکه شما از مادر شوهر انتقاد می کنید همسرتان چه با شما هم عقیده باشد یا نه شوهرتان به موضع دفاعی می رود و بهتر است منتظر بمانید و زمانی که همسرتان در مورد مادرش منتقد است شما هم انتقاد خود را بیان کنید حواستان باشد که انتقاد کردن شما نباید سوء استفاده گری در همسرتان را برانگیزاند دفعه بعد در این مورد با شما حرف نمی زند

در گرماگرم خشم چیزی را از شوهرتان نخواهید چرا که همسرتان آن را نوعی توقع قلمداد می کند توقعات خشمگینانه همیشه باعث بروز مقاومت می شود.

 میتوانید به آرامی به همسرتان بگویید و از اینکه هیچ وقت به مادرت نمی گویی عصبانی میشوم او دیگر دارد به زندگی ما مسلط می شود احساس می کنم دیگر به خاطر رفتار مادرت نمی توانم به تو نزدیک شوم و این ترس از دست دادن تو و زندگی دارد اذیتم می‌کند دوست دارم اگر بار دیگر مادرت زنگ زد و در مورد خرید وسایل منزل با تو صحبت کرد بگو ای که می‌خواهیم خودمان این کار این کار را انجام دهیم.

در این نوع بیان حداقل همسرتان احساس حمله از طرف شما را نمی کند اگر توانایی برآورده کردن خواسته شما را هم نداشته باشد حداقل خوب به حرف‌هایتان گوش کرده و در مورد آن فکر کرده و تصمیم جدیدی می گیرد.

2- مجادله کردن در طول شب

صحبت ها و مجادله های طولانی مدت شبانه اکثراً جنبه اعتیاد آور دارد.

از دیگر عوارض این نوبت ها ناامیدی و احساس جدا بودن از همسر است که به شما دست می دهد و به واسطه این مجادله ها احساس می کنید که چقدر از شوهر خود متفاوت و متمایز هستید که باعث ناامیدی میشود 

این زمانی ناراحت کننده خواهد بود که با این مجادلات همه روزها و خاطراتی که در گذشته داشتید به یادتان می آیند در چنین بحث ها خانم ها نقش معلم و مربی عاطفی را بازی می‌کند و مردها نقش فرد جلسه عشق را به همین دلیل است که بعد از این جلسات خانم ها احساس توهین شدن می کنند.

 خاتمه دادن به این جلسات دراز مدت به معنی عدم بیان احساسات نیست بلکه با خلاصه کردن این گفتگو احتمالاً همسرتان به صحبت شما توجه بیشتری خواهد کرد.

۳- نیاز به بر حق بودن

اگر احساس می کنید که به شدت نیازمند این هستید که در همه بحث های شما بر حق باشید احتمالاً در کودکی هرگاه ناراحت بودید با برخورد تند والدین مواجه بودین بانبیه بدنی و کلامی از سوی والدین روبرو بودین مثلا اگر آشپزخانه را به هم ریخت این و والدین به گونه‌ای رفتار کرده‌اند که انگار شما اصلاً دوست داشتنی نیستی این واکنش تند و بی تناسب والدین تاثیرات درازمدتی را در شما ایجاد کرده و دریافتید که اشتباهات غیر قابل بخشش اند و تنها زمانی دوست داشتنی هستید که بر حق باشید.

مثلاً زوجی را در نظر بگیرید که هر دو شاغل هستند و بچه دار شدن مادر به خاطر تولد بچه  وقت در بیرون کار می کند و به خاطر پاره وقت کار کردن مادر درآمد همسر چه حافظ زندگی را نمی کند و روزهای تعطیل که همسر هم در خانه است توقع دارد که ایشان بچه را نگهداری کند تا ایشان استراحت کند و صبح روز تعطیلات را بخوابد ولی همسرشان عنوان می‌کند که بیشتر از شما کار می کند و زحمت می‌کشد پس این حق است که روز تعطیل را بخوابد اینکه کدام یک بر حق هستند سران موضوع مجادله و بحث دارم و وقتی که سر این موضوع بر حق بودن با یکدیگر بحث می‌کنند عملاً جریان منافذ احساسی همدیگر را مسدود می کنند و  روند بیان عاطفی به هم میریزد.

4-جنگ قدرت؛ یک رفتار ارتباطی پر خطر

برای مثال:

مرد و زنی که سر نوع لباس پوشیدن مرد با هم اختلاف دارند مرد مدام از لباس های کهنه استفاده می کند و زن هر چقدر لباس های نو برای او می خرد و باز مرد همان لباس کهنه را تن می کند نوع دیالوگ آنها به این گونه است

 زن:  چرا علی رغم اینکه میدانی من از این نوع لباس پوشیدن تو بدم می آید باز هم این لباس ها را می پوشید در عین حال که این لباسها اصلاً بهت نمیاد نمیتونستی اون پلیور را که عید پارسال به تو دادم را تنت کنی؟

 مرد:  باز شروع کردی که من چیکار بکنم و چیکار نکنم بیشتر از همه زنها میخواهی منو کنترل کنی یواش یواش به مسواک زدن من همگیر می دهید من این لباس ها را از آن تی تیش هایی که تو خریدی بیشتر دوست دارم

زن هر چند که صادقانه در تلاش است که شوهرش ظاهر بهتری داشته باشد و مرده میداند چه لباس هایی که زنش خریده از لباس هایی که به تن دارد بهتر است و زن می داند که هر چقدر فشار برای تغییر شوهرش می آورد مقاومت شوهرش بیشتر می‌شود مردم می‌داند که کله شقی می کند ولی نمی تواند از این کار خودداری کند و گاهی شل میشود که پیشنهاد زنش را بپذیرد ولی نمی تواند تحمل کند که زن به موفق شدنش خود مغرور شود این مسائل در همه موارد جنگ قدرت مشاهده می شود چه به کارهای خانه مسائل جنسی و کارهای دیگر در این گونه موارد ذهن طرفین به شدت به دیگری توجه می کند و تلاش میکند که موقعیت ها را در کنترل خود بگیرد.

5-گرفتار شدن در شیوه های انحرافی

واکنش های هیجانی افراطی؛ رفتار ارتباطی تخریب کننده:

وقتی از شوهرتون به خاطر تحقیر کردن شما در جمع انتقاد می کنید ممکن است و با ایجاد هیاهو و داد و بیداد که چقدر تورو ای مفید یا چقدر گرگ و هستی فکر شما را از موضوعی که تحقیر شدن شما توسط او در جمع است تحریک کند شوهر شما شاید به خاطر اینکه در کودکی توسط والدین خود تنبیه نشود نقش بچه بدی را بازی می‌کند که تقصیرها را گردن یکی دیگری میاندازد

 در این گونه موارد بهتر است به شوهرتان در کمال آرامش بگویید که اینگونه داد و بیداد کردند فقط منو بیشتر از عصبانی می کند چون این کار تو روی احساسی که به تو دارم اثر می گذارد

 پاسخ های بن بست گونه:

همین که ناراحتی خودتان با همسرتان را بیان کردید معمولا آن عنوان می‌کنند که نه من اصلاً آدم بدی هستم همین که هستم  دیگه نمیتونی منو تغییر بدی من و پدرم مثل هم بودیم.

در اینگونه موارد دلیل آوردن که تو آدم خوبی هستی یا با پدرت فرق می کنی و یا اینکه آدم در پیری هم می‌تواند تغییر کند نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه شما را از موضوع اصلی دور می کند اینگونه افراد معمولاً در خانواده ای بزرگ شده اند که مادر حرف خود را واضح نمی گفتند بهتر است در این شرایط مثل ضبط صوت گفته خودش را به خودش بازگردانیم( فکر می کنی آدم خوبی نیستی) این چه کمکی به حل مشکل ما میکند استفاده از این در دراز مدت باعث تقویت اعتماد به نفس شما در رفتار های ارتباطی می شود.